هومن برق نورد
هومن برقنورد ، بازیگر ایرانی تئاتر، سینما و تلویزیون است.
هومن برقنورد ، بازیگر ایرانی تئاتر، سینما و تلویزیون است.
ریلیتی شو دست به مهره ما را با بازی های جذاب چهرههای معروف و محبوب همراه می کند و فضای مفرح و خندهدار رقابت آنها با یکدیگر را در قالب برنامهای هیجانانگیز به تصویر میکشد.
درباره یک دوره انتخابات مجلس است. دکتر مشرفی هدایت هاشمی یکی از کاندید های مجلس است. مشاور او لطیف امیر جعفری باید هر ماه بابت مهریه همسر سابق خود رؤیا بهاره رهنما دو سکه به او بدهد. همین دو سکه باعث شروع دردسرهای مختلف برای او و مشرفی می شود.
قسمت سی و ششم منتشر شد.
سریال جیران، برای اولاد آدم هیچ قلعهای محکمتر از عشق نیست. بدهید همهجا جار بزنند که: ایهالناس! دیروز در حوالی تجریش پادشاه شما عاشق شد...
بعضی از آدمها رو بیوقفه باید دوست داشت …داستانی است دربارهٔ رفاقت، عشق و خیانت بین سه خانوادهٔ بابک، مسعود و سهیل که شرکای کاری و دوستان قدیمی هستند. بابک سردبیر مجلهٔ پرفروشی است و سهیل و مسعود همکاران او در نشریه هستند، هرکدام در زندگی مشترکشان دچار مسائلی شدهاند و برای فرار از زندگی روزمره و کاری و چند روز دوری از همسرانشان تصمیم میگیرند بدون اطلاع خانواده به سفر مجردی و به اصطلاح خودشان ریکاوری بروند…
سریال جوکر به کارگردانی احسان علیخانی و سیدحامد میرفتاحی در سال 1400 ساخته شده است. این سریال محصول کشور ایران و در ژانر کمدی و خانوادگی میباشد.
داستان فیلم دربارهٔ زوجی است (امیر جعفری - مهناز افشار) که در انتظار تولد فرزند هستند. ورود خواهر ناتنی زن (پانتهآ بهرام) مشکلاتی برای آنها به وجود میآورد. زن که پریشان احوال و مریض است، گذشتهای رازآلود دارد و در جوانی فرزندش را پس از طلاق رها کرده. مرد تمایل ندارد خواهر همسرش در خانه بماند. دوست صمیمی مرد خواستگار زن است، اما زن در نهایت به او هم دروغ میگوید و خانه را ترک میکند..
داستان زوجی را روایت کرده که در آستانه جدایی قرار دارد. شبی که به اتفاق قرار است در یک مجلس عروسی شرکت کنند، ماجراهایی برای آن ها پیش می آید و…
روایت نویسنده ای است که شخصیت های نیمه تمام قصه هایش گاه و بی گاه به سراغش می آیند تا سرنوشتشان را مشخص کند…
دو نفر که باجناق هم هستند به رازی نهفته در گوشت شترمرغ برای رام کردن همسرانشان پی می برند.ا ز این رو در یک رستوران غذای گوشت شترمرغ به مشتری ها می دهند تا آن ها هم از تاثیرش بهره مند شوند…
داستان زندگی مانی، مردی در حدود 40 ساله، خوش تیپ، خوش مشرب و جذاب با روابط عمومی خوب، بسیار زیرک و باهوش، مدیر داخلی دو رستوران خوب شهر را روایت می کند. او سوار بر اتومبیلش در آستانه غروب به طرز بد و عجولانه ای رانندگی می کند زیرا اتفاق بدی در یکی از رستوران ها افتاده و صاحب رستوران او را فراخوانده است. با این حال او در مسیر با دختر جذابی برخورد می کند و از قضا جذب او می شود. با ملاقات دختر، مانی گرفتاری اش را فراموش کرده و سعی در به دست آوردن دختر دارد که در این راه دچار اتفاقات و چالش های فراوانی می شود. او در این مسیر سخت که براساس نیتی غلط بوده خیلی چیزهای زندگی اش را از دست می دهد…